زندگی همچنان میگذرد. جویای احوالات باشید، به جز کمی خستگی ملالی نیست و الحمدلله تا دم نوشتن این مطلب نفسی در بدن جاری و همچنان شکر گذار مراحم دوستان هستم. به نظر بسیاری از دانشمندان جهان که متأسفانه از گرسنگی دار فانی را وداع گفتهاند آدم اگر از دیگران متشکر باشد بسیار بهتر از آن است که مثل حضرت رهبر(ع) از خودش متشکر باشد. البته اگر هفتاد هزار دانشجوی بسیجی استشهادی امضا میکردند و میگفتند لبیک یا امام عبدالقادر بعید نبود که من دست از امامت کشیده ادعای پیغمبری نمیکردم. باری امروز که عکسهای رئیس جمهور و هیئت دولت را در حال سوگواری دیدم دلم باز شد و نزدیک بود فنری را که گذاشتهاند بیفتد بیرون. متأسفانه بنده به علت سنی بودن چندان شور حسینی ندارم و لذا بهتر است در مسائل فقهی سوگواری اظهار عقیدهای نکنم مبادا احساسات دوستانی را که کاری به این رژیم و آخوندها ندارند اما دلشان برای سید شهدا کباب و لبانشان خشک است جریحه دار کنم. ضمن تسلیت به این دوستان امیدوارم غم آخرشان باشد و خداوند یزید و شمر و سایر مسببین این جنایت هولناک را به سزای اعمال ننگینشان برساند. جویای اخبار بلوچستان باشید باید به عرضتان برسانم که وقتی در ماه مبارک رمضان که ماه برکت و رحمت بود اعدامها و بگیر و ببندها ادامه داشت خودتان میتوانید حدس بزنید در این ماه خون و عزا آنجا چه خبر میتواند باشد.مردم غزه هم همچنان با تیر و کمان در مقابل تانکها و موشکهای اسرائیلی به خاک و خون میغلطند و جامعه بینالمللی را کک نمیگزد و نه خداوند و نه شعارهای جمهوری اسلامی و حماس و نه سفرهای سارکوزی و نه نوشتههای چند وبلاگنویس انسان دوستمان معجزهای برای آنها میکند. در این ایامی که در همهی کوچه پسکوچههای کشور رژیم سعی دارد ایام سوگواری برای امام حسین را با شکوه برقرار کند پدرمان حسین درخشان و حسن و حسین و فاطمه و زهرا و تقی و نقیهای گمنام فراوانی در زندانها مثل اسانلوو فرزاد کمانگرو کبودوند کرامت انسانیشان زیر پا گذاشته میشود.در چنین شرایطی تأیید نمیفرمایید من از فرصت طلایی ایست قلبی استفاده کرده کمی به آخ و اوخ اضافی متوصل شده قرصهایم را بخورم شاید از این ستون بیماری تا آن ستون سلامتی من فرجی بشود و آقا ظهور کرده دنیا را گلستان بفرمایند؟
عبدالقادر بلوچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر