در آستانه سی امین سال انقلاب خفت بار خمینی هستیم و شما با اندکی تمرکز بر سخنان مزدور نوری* فرماندار غیر بومی و مهاجر زاهدان در مرکز بلوچستان می بینید که متوسل به زاری و منت شده تا بلکه شاید بتواند ننگ را با رنگ پاک کند.
از فهمیمی و قانعی و شکرگزاری مردم بلوچ سخن به میان آورده و همچنان از توسعه دروغینش در بلوچستان می گوید.
از احمدی نژادی می گوید که جرات گشت و گذار در بلوچستان ندارد و در سفر اخیرش به بلوچستان نیامده ترجیح به بازگشت داد ، گویی که کسی نمی داند علت چیست ؟!
مردم بلوچ به مانند دیگر مردم ایران در آغاز بنا به مهردار بودن شناسنامه هایشان شاید در این انتخاباتهای فرمایشی خمینیان شرکت کردند ولی کنون به خوبی پی برده اند که داشتن و نداشتن مهر در شناسنامه هایشان سودی نداشته که هیچ بلکه رژیم گستاخ و جنایتکار حتی به بهانه های واهی همچون افغانی بودن شناسنامه های آنان را باطل می کند و این هم از پررنگی شرکت در انتخابتهای فرمایشی رژیم اخوندی ایران !
سردمدارن رژیم از کشیدن راه آهن و خط لوله گاز می گویند !آخر دروغگویی و به اصطلاح بی چشم و رویی تا به این حد ! کشوری که دومین منبع گازی دنیا را دارد مردمش در صفهای طویل برای کپسول گازی حتی شب را در صف می گذرانند** آن هم در شبهای سرد زمستانی ، چرا؟!
همانطور که در بحثی پیشین گفته بودیم که رژیم خمینی در صدور انقلابش به بلوچستان ناکام بوده است ، بلی درست است و سردمداران رژیم و نوکران مهاجر غیربومیش همچون نوری فرماندار زاهدان و شهریاری و سلیمانی های جنایتکار به خوبی می دانند که آری همین مردمان اولین دشمنان آنان هستند و بهانه دشمن آشکار و پنهان سفسطه ای بیش نیست و وحدت پوشالی و عوام فریبانه رژیم در بلوچستان اصلا و ابدا در بلوچستان کارگر نبوده و نخواهد بود و از زاویه سردمداران رژیم آنها درست عمل نموده اند زیرا مردم بلوچ در برابر رژیم آخوندی به مانند سیاهان آفریقای جنوبی در برابر رژیم آپارتاید و یا مردم شبه قاره هند در برابر استعمار انگلیس بوده اند البته به همین دلیل است که رفتار رژیم با مردم بلوچ در دیار بلوچستان از زابل تا میناب به صورت بدیهی توجیه می یابد که که به سان آپارتایدی و استعمارگری رفتار کند و همین منطق که بدان عمل می کند صحیح است زیرا نه استکبار جهانی در بلوچستان موجود است و نه دشمنان آشکار و پنهانی بلکه فقط یک کس دشمن این نظام شیطانی خامنه ای جنایتکاردر دیار بلوچستان است و آن هم بلوچ است.
البته شاید اظهار این نکته نیز لازم باشد که همان آپارتاید و استعمار نیز با هزینه های کلانی مثل رژیم خمینی چند مزدور محلی را به دور خود جمع کرده بودند که هم خود مزدوران و هم رژیم به رذالتشان به خوبی واقف هستند زیرا کسانی که برادر را به دینار و ریالی می فروشند ارزش چندانی ندارند و این نکته بر مردم و اربابان مزدوران کاملا روشن استدر این بحث لازم نمیبینیم که ازعلل دستیابی رژیم به انرژی هسته ای و مقاصدش سخنی به میان آوریم زیرا بر همگان علتش روشن است.
و اما در مورد این توسعه ای که در بلوچستان از آن دم می زنند چند مثال را یادآور می شویم یکی به اصطلاح منطقه آزاد چابهار بود و همگان و خصوصا بلوچ نتیجه اش را دید و دیگر کارخانه بافت بلوچ در پهره (ایرانشهر) بود که به ویرانه ای تبدیل شده و هزاران کارگر آن بیکار شدند پس بلوچ نه راه آهن می خواهد و نه لوله گاز و کارخانه ای که حتی خود در آن به عنوان کارگر موجود نباشد تا چه برسد بر مدیریت آن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر