وظیفه ما دفاع از منافع ملی ایران است نه منافع نظام، در دفاع از بیانیه دفتر تحکیم وحدت، حمیدرضا خادم
پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) : پس از بیانیه منطقی و شجاعانه دفتر تحکیم وحدت در خصوص وقایع رخ داده در غزه ، جوی در فضای سیاسی ایران حاکم شد که گویی حاکمان جمهوری اسلامی ، مدت ها در انتظار بهانه ای بودند تا به صورت رسمی و با استفاده از به میان کشیدن وجدان اجتماعی و گروه های مذهبی ، که بواسطه تبلیغات گسترده نظام حاکم در خصوص فلسطین ، سمت و سوی بخشی از آن با اهداف نظام همسو گشته در صدد برخورد ، زندانی کردن و حذف دانشجویانی شوند که هیچگاه دلیرانه نقد قدرت ، بخصوص انتقاد از دولت نهم را از دستور کار خود خارج نکرده اند و می بینیم پس از برنامه ریزی های مشخص توسط نیروهای امنیتی که در این سالها برخورد با دانشجویان از اولویت های آنان است ، وظیفه جو سازی و آماده نمودن اذهان ، توسط روزنامه امنیتی جمهوری اسلامی (روزنامه کیهان) صورت می گیرد .
جنبش دانشجویی همواره و از ابتدای تاسیس دانشگاه ، جسورانه و شجاعانه در برابر استبداد هرگز سر فرود نیاورده و در هر دوره ، برگ زرینی را در تاریخ ایران به یادگار نهاده است .
استقلال دانشگاه از حکومت ها ، جریان ها و احزاب سیاسی ، تکثر آرا و اندیشه ، مقاومت تئوریک و حتی فیزیکی در برابر حاکمان ، ترویج آزادی و آزادیخواهی ، شور و احساس مسئولانه نسبت به کشور و ملت ، حرکت های مسالمت آمیز و مدنی و هزینه های بسیار زیاد دانشجویان در راه دمکراتیزاسیون ایران ، همواره سبب شده است تا جنبش دانشجویی بعنوان جریانی پیشرو و موج آفرین در نظر اجتماع قرار بگیرد و در هر واقعه سیاسی و اجتماعی و حتی بین المللی ، چشم ملت رو بسوی دانشجویان و دانشگاه باشد .
وقتی به عملکرد دانشگاه در این سالها نگاه می کنیم ، می بینیم که هیچگاه حاکمیت نتوانسته با تمام فشارهایی که بر دانشجویان وارد می کند موفق به کنترل آن گردد و حتی با وارد کردن شبهه نظامیان ( بسیج دانشجویی) در درون دانشگاه بعنوان عامل فشار ، محرومیت از تحصیل دانشجویان منتقد و فعال ، زندان کردن با احکام سنگین و اتهام های واهی ، شکنجه و قتل و همینطور ایجاد فضای پادگانی ، بزرگترین ناکامی اش را در این سه دهه برای خاموش کردن چراغ دمکراسی خواهی دانشگاه تجربه کرده است . در این سالها در خبرگزاری ها و سایت های بی طرف ، تقریبا در هیچ روزی دیده نشده که دانشجویان و دانشگاه از خبرسازان سیاست کشور نباشند و غالبا در به چالش کشیدن قدرتمداران و مستبدین ، نقش بسزا و مثبتی ارائه نموده اند .
وقتی تمامی این مسائل را در کنار یکدیگر قرار دهیم پازل و معمای برخورد بی رحمانه حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی با دانشگاه به راحتی قابل حل و مشهود می گردد چراکه رفتار دانشجویان بر ضد هر استبدادی ، رفتاری مشخص و هدفمند است و هر حکومت مستبدی ، از استبداد پهلوی گرفته تا استبداد جمهوری اسلامی ، نوک پیکان حمله را بر دانشگاه قرار می دهد و به هر بهانه ای شرایط سرکوب و حذف دگراندیشان و منتقدین را مهیا می نماید ، پس بیانیه دفتر تحکیم وحدت نه از سر مخالفت ایدئولوژیک برای یک موضوع خاص ، بلکه از سر دشمنی ریشه دار حاکمیت مستبد با جریان های آگاهی بخش و آزادیخواه دانشگاه است که اینچنین و با این دستاویز مورد حمله قرار می گیرد .
به باور من برای دانشجویان ایران در صدور بیانیه غزه ، نه مخالفت با جمهوری اسلامی ملاک عمل بوده است ، نه حمایت از جریانی خاص در دو سوی جنگ و نه مسائلی از این دست ، بلکه درکی هوشمندانه از منافع ملی ایران و همچنین شرایط منطقه ای سبب نگاشتن و انتشار چنین بیانیه ای گردیده است و از آنجا که در طول سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی کمتر موردی پیش آمده است که منافع ملی همسو و هم جهت با منافع نظام قرار گیرد ، در هر موردی که گروهی در پی منافع ملی باشند از آنجا که منافع برخی در نظام را بخطر خواهد انداخت مورد خشم و غذب حاکمان قرار می گیرد .
در خصوص وقایع غزه که آتشی قابل پیش بینی را در منطقه خاورمیانه رقم زد ، با توجه به این که امنیت و آرامش این منطقه به دلیل دارا بودن بزرگترین ذخایر انرژی دنیا ، نقشی مستقیم در تعیین قیمت انرژی داشته است همواره توسط جریان هایی که سود و درآمدشان بر اساس نفت تعیین می گردد در یک حالت نیمه جنگی قرار گرفته است و مردم بی گناه این منطقه مانند مرغ عزا و عروسی در هر حالتی قربانی تمایلات و منفعت طلبی دو طرف می گردند و با به خطر انداختن منطقه و تحریک و تهدید کشورها معادلات بسیار زیادی در اقتصاد برخی کشورها رقم می خورد و امروز که ما به دلیل بحران جهانی اقتصاد شاهد کاهش قیمت نفت در جهان هستیم هیچ چیز برای کشورهای بحران زده مانند افزایش قیمت نفت نمی تواند ماثر افتد . بنابراین یک سوی ماجرا فروشندگان نفت برای سود بیشتر و خارج شدن حکومت ها از بحران بدنبال بالا بردن آتش تهیه حماس بوده و در سویی دیگر خریداران نفت که این بازار آشفته می تواند شرایط نا مساعدی را برای آینده شان رقم بزند در صدد تضعیف و یا در نهایت از بین بردن گروه های اینچنینی منطقه باشند و در این میان زنان و کودکان و مردم بی دفاع هستند که هزینه سودجویی این کشورها را پرداخت می کنند .
اما ماجرای جمهوری اسلامی در خصوص حمایت بی حد و حصرش در این سی سال از فلسطین ماجرای نه انسان دوستانه ، نه حمایت از مسلمانان و نه در جهت منافع ملی ایران است و تنها امتیازهایی که جمهوری اسلامی انتظار آن را از غرب می کشد ، منافع نظام و حکومت است که البته این امر در تمامی رفتارهای جمهوری اسلامی حاکم بوده است و منافع شخصی و گروهی حاکمان همیشه در اولویت آنان بوده و هست و حتی یکی از بزرگان نظام در اوایل انقلاب عنوان داشت که اگر مصلحت نظام ایجاب کند نماز و روزه نیز تعطیل است !
ملت ایران نه از سرمایه های ملی ، نه از درآمد کشور و نه هیچ امکانی در کشور خود بهره نبرده است و هرجا کوچکترین دریچه ای برای کسب درآمد و افزایش درآمدهای ملی باز می گردد ، حاکمان ، آقازاده ها و رانت خواران نظام زالووار تا آخرین ذره آنرا می مکند ، سخنان عباس پالیزدار و اسناد بسیار زیاد دیگری می تواند گواه این موضوع باشد .
به هر روی از ماجرای فلسطین که جمهوری اسلامی از آن بعنوان یک برگ برنده در روش های دیپلماتیک خود استفاده می کند ، تا کنون نه تنها هیچ سودی نصیب کشور و ملت ایران نشده بلکه با دشمن تراشی و بحران آفرینی های بین المللی ، ایران همواره در معرض تهدید ، تحریم و جنگ قرار گرفته است و از نظر غرب بعنوان یک کشور حامی گروه های تروریستی ، آشوبگر و مخل امنیت منطقه ای معرفی شده و هر چه بیشتر در حال منزوی تر شدن و تضعیف است . لذا بگمان من دانشجویان ایران پس از سالها با بیان شجاعانه این نوع مسائل رفتاری مسئولانه و منطقی نسبت به مسائل ایران در پیش گرفته اند که باید با عظمی ملی مورد حمایت قرار گیرند تا کمترین هزینه بر آنان تحمیل گردد .
پاینده ایران - جاوید آزادی
جنبش دانشجویی همواره و از ابتدای تاسیس دانشگاه ، جسورانه و شجاعانه در برابر استبداد هرگز سر فرود نیاورده و در هر دوره ، برگ زرینی را در تاریخ ایران به یادگار نهاده است .
استقلال دانشگاه از حکومت ها ، جریان ها و احزاب سیاسی ، تکثر آرا و اندیشه ، مقاومت تئوریک و حتی فیزیکی در برابر حاکمان ، ترویج آزادی و آزادیخواهی ، شور و احساس مسئولانه نسبت به کشور و ملت ، حرکت های مسالمت آمیز و مدنی و هزینه های بسیار زیاد دانشجویان در راه دمکراتیزاسیون ایران ، همواره سبب شده است تا جنبش دانشجویی بعنوان جریانی پیشرو و موج آفرین در نظر اجتماع قرار بگیرد و در هر واقعه سیاسی و اجتماعی و حتی بین المللی ، چشم ملت رو بسوی دانشجویان و دانشگاه باشد .
وقتی به عملکرد دانشگاه در این سالها نگاه می کنیم ، می بینیم که هیچگاه حاکمیت نتوانسته با تمام فشارهایی که بر دانشجویان وارد می کند موفق به کنترل آن گردد و حتی با وارد کردن شبهه نظامیان ( بسیج دانشجویی) در درون دانشگاه بعنوان عامل فشار ، محرومیت از تحصیل دانشجویان منتقد و فعال ، زندان کردن با احکام سنگین و اتهام های واهی ، شکنجه و قتل و همینطور ایجاد فضای پادگانی ، بزرگترین ناکامی اش را در این سه دهه برای خاموش کردن چراغ دمکراسی خواهی دانشگاه تجربه کرده است . در این سالها در خبرگزاری ها و سایت های بی طرف ، تقریبا در هیچ روزی دیده نشده که دانشجویان و دانشگاه از خبرسازان سیاست کشور نباشند و غالبا در به چالش کشیدن قدرتمداران و مستبدین ، نقش بسزا و مثبتی ارائه نموده اند .
وقتی تمامی این مسائل را در کنار یکدیگر قرار دهیم پازل و معمای برخورد بی رحمانه حاکمیت مستبد جمهوری اسلامی با دانشگاه به راحتی قابل حل و مشهود می گردد چراکه رفتار دانشجویان بر ضد هر استبدادی ، رفتاری مشخص و هدفمند است و هر حکومت مستبدی ، از استبداد پهلوی گرفته تا استبداد جمهوری اسلامی ، نوک پیکان حمله را بر دانشگاه قرار می دهد و به هر بهانه ای شرایط سرکوب و حذف دگراندیشان و منتقدین را مهیا می نماید ، پس بیانیه دفتر تحکیم وحدت نه از سر مخالفت ایدئولوژیک برای یک موضوع خاص ، بلکه از سر دشمنی ریشه دار حاکمیت مستبد با جریان های آگاهی بخش و آزادیخواه دانشگاه است که اینچنین و با این دستاویز مورد حمله قرار می گیرد .
به باور من برای دانشجویان ایران در صدور بیانیه غزه ، نه مخالفت با جمهوری اسلامی ملاک عمل بوده است ، نه حمایت از جریانی خاص در دو سوی جنگ و نه مسائلی از این دست ، بلکه درکی هوشمندانه از منافع ملی ایران و همچنین شرایط منطقه ای سبب نگاشتن و انتشار چنین بیانیه ای گردیده است و از آنجا که در طول سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی کمتر موردی پیش آمده است که منافع ملی همسو و هم جهت با منافع نظام قرار گیرد ، در هر موردی که گروهی در پی منافع ملی باشند از آنجا که منافع برخی در نظام را بخطر خواهد انداخت مورد خشم و غذب حاکمان قرار می گیرد .
در خصوص وقایع غزه که آتشی قابل پیش بینی را در منطقه خاورمیانه رقم زد ، با توجه به این که امنیت و آرامش این منطقه به دلیل دارا بودن بزرگترین ذخایر انرژی دنیا ، نقشی مستقیم در تعیین قیمت انرژی داشته است همواره توسط جریان هایی که سود و درآمدشان بر اساس نفت تعیین می گردد در یک حالت نیمه جنگی قرار گرفته است و مردم بی گناه این منطقه مانند مرغ عزا و عروسی در هر حالتی قربانی تمایلات و منفعت طلبی دو طرف می گردند و با به خطر انداختن منطقه و تحریک و تهدید کشورها معادلات بسیار زیادی در اقتصاد برخی کشورها رقم می خورد و امروز که ما به دلیل بحران جهانی اقتصاد شاهد کاهش قیمت نفت در جهان هستیم هیچ چیز برای کشورهای بحران زده مانند افزایش قیمت نفت نمی تواند ماثر افتد . بنابراین یک سوی ماجرا فروشندگان نفت برای سود بیشتر و خارج شدن حکومت ها از بحران بدنبال بالا بردن آتش تهیه حماس بوده و در سویی دیگر خریداران نفت که این بازار آشفته می تواند شرایط نا مساعدی را برای آینده شان رقم بزند در صدد تضعیف و یا در نهایت از بین بردن گروه های اینچنینی منطقه باشند و در این میان زنان و کودکان و مردم بی دفاع هستند که هزینه سودجویی این کشورها را پرداخت می کنند .
اما ماجرای جمهوری اسلامی در خصوص حمایت بی حد و حصرش در این سی سال از فلسطین ماجرای نه انسان دوستانه ، نه حمایت از مسلمانان و نه در جهت منافع ملی ایران است و تنها امتیازهایی که جمهوری اسلامی انتظار آن را از غرب می کشد ، منافع نظام و حکومت است که البته این امر در تمامی رفتارهای جمهوری اسلامی حاکم بوده است و منافع شخصی و گروهی حاکمان همیشه در اولویت آنان بوده و هست و حتی یکی از بزرگان نظام در اوایل انقلاب عنوان داشت که اگر مصلحت نظام ایجاب کند نماز و روزه نیز تعطیل است !
ملت ایران نه از سرمایه های ملی ، نه از درآمد کشور و نه هیچ امکانی در کشور خود بهره نبرده است و هرجا کوچکترین دریچه ای برای کسب درآمد و افزایش درآمدهای ملی باز می گردد ، حاکمان ، آقازاده ها و رانت خواران نظام زالووار تا آخرین ذره آنرا می مکند ، سخنان عباس پالیزدار و اسناد بسیار زیاد دیگری می تواند گواه این موضوع باشد .
به هر روی از ماجرای فلسطین که جمهوری اسلامی از آن بعنوان یک برگ برنده در روش های دیپلماتیک خود استفاده می کند ، تا کنون نه تنها هیچ سودی نصیب کشور و ملت ایران نشده بلکه با دشمن تراشی و بحران آفرینی های بین المللی ، ایران همواره در معرض تهدید ، تحریم و جنگ قرار گرفته است و از نظر غرب بعنوان یک کشور حامی گروه های تروریستی ، آشوبگر و مخل امنیت منطقه ای معرفی شده و هر چه بیشتر در حال منزوی تر شدن و تضعیف است . لذا بگمان من دانشجویان ایران پس از سالها با بیان شجاعانه این نوع مسائل رفتاری مسئولانه و منطقی نسبت به مسائل ایران در پیش گرفته اند که باید با عظمی ملی مورد حمایت قرار گیرند تا کمترین هزینه بر آنان تحمیل گردد .
پاینده ایران - جاوید آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر