۱۳۸۷ دی ۱۰, سه‌شنبه

گزارشي از گاردین درمورد پخش فیلم احمدی نژاد در کانال چهار‏/ تبلیغی برای احمدی نژاد


پیتر تچل
کانال چهار با پخش کردن پیام کریسمس احمدي نژاد، یک پیروزي تبلیغاتي را به او هدیه کرد. احمدي نژاد که در ‏ساعت پر بیننده این شبکه پیام خود را پخش مي کرد، توانست بعنوان مدافع صلح و عدالت صحبت کند؛ اگرچه حکومت ‏ایران پیشینه وحشتناکي در دفاع از حقوق بشر دارد که این شامل اعدام نوجوانان، زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، ‏سني ها، همجنسگرانیان، فعالان سیاسي و اقلیت هاي قومي است.‏
پخش پیام تبریک احمدي نژاد در روز کریسمس، یک شوخي کثیف بود. درست مثل اینکه عرصه تبیلغاتي در اختیار ‏توني بلر، ولادیمیر پوتین، آریل شارون، عمر البشیر، هنري کیسینجر، ژنرال تان شوه یا جورج بوش قرار بگیرد تا ‏بعنوان مدافعان صلح و حقوق بشر سخنراني کنند.‏
سخنران بعدي کیست؟ آیا سال آینده از رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه، دعوت مي شود تا پیام تبریک کریسمس ‏اش را اعلام کند و گدشته سیاسي اش را که پر است از آدم ربایي، تجاوز، شکنجه، قتل، قحطي و بیماري، پاک کند؟من هیچ مخالفتي با اعلام نظر هاي سیاسي رئیس جمهور ایران ندارم. اقدامات و نظر هاي او بعنوان یکي از رهبران ‏جهان باید گزارش بشود. اما اینکه پیام تبریک کریسمس بدهد، که برایش اعتبار و آبرو مي آورد، خیلي زیاد است. به ‏غیر از اینکه این اقدام کانال چهار افتخاري است که او لیاقتش را ندارد، او در ساعات پر بیننده این شبکه ظاهر شد و ‏هیچ کس تضاد بین اعتقاداتي که به آن اعتراف کرده بود و سیاست هاي فعلي اش را نمایان نکرد.‏
دوروتي بایرن، رئیس بخش خبر و مسائل روز شبکه چهار، دلیل پخش پیام احمدي نژاد را چنین توجیه مي کند:« به ‏عنوان رهبر یکي از قدرتمندترین کشورهاي خاورمیانه، دیدگاه‌های رییس جمهور احمدي‌نژاد بسیار تأثیرگذار هستند. از ‏آنجا که در برهه حساسي در مناسبات بین‌الملل قرار داریم، ما هم برای ببیندگان خود دریچه‌ اي به سوي جهان‌بیني ‏متفاوت باز مي کنیم».‏
واقعا چنین است؟ اما در پیام رئیس جمهور ایران، بسیار کم به جهان بیني و سیاست هاي او پرداخته شده بود. پیام او ‏مذهبي و تبلیغاتي بود، که وزارت امور خارجه ایران با احتیاط زیاد آن را برایش نوشته بود. احمدي مژاد همان چیزي ‏را گفت که ما خواهان شنیدنش بودیم. این یک پیام گول زننده بود، ترکیبي از نصیحت، حسن نیت و تعامل که به این ‏منظور طراحي شده بود که ما را در مقابل حقیقت تلخي که در حکومت او وجود دارد، خلع سلاح بشویم. پیام او یاد آور ‏پیام ژوزف استالین بود که خودش را بعنوان مردي مهربان و مورد محبت مردم شوروي معرفي مي کرد.‏
به بخش هاي کلیدي پیام کریسمس احمدي نژاد توجه کنید: ‏"عیسي ابن مریم، پرچمدار عدالت خواهي، عشق به مردم و مبارزه با ظلم و تبعيض و بي عدالتي است...‏‏ "امروز اگر حضرت مسيح حاضر بود، بدون ترديد پرچم عدالت و عشق به انسان ها را در برابر جنگ طلبان و ‏اشغالگران و تروريست ها و زورگويان عالم بلند مي کرد...‏‏"سالي سرشار از دلخوشي، شادکامي و صلح و برادري را براي جامعه بشري مسالت دارم...‏
کلماتي زیبا، شرم از حقیقت. ممکن است که احمدي نژاد از صلح و عدالت حرف بزند، اما حرف هاي منطقي او فقط ‏براي تبلیغات است. آنچه اهمیت دارد، کلمات نیست بلکه عمل است. اقدامات رئیس جمهور ایران علیه هموطنان خودش ‏خالي از عشق، رحمت، عدالت، انسانیت و برادري است. ‏
اعضاي اتحادیه هاي کارگري، دانشجویان، روزنامه نگاران، اعضاي کمپین زنان و حتي وکلا و مدافعان حقوق بشر ‏زنداني و شکنجه مي شوند. حکومت آقاي احمدي نژاد حتي سیاست نژاد پرستانه اي در قبال اقلیت هاي قومي ایران، مثل ‏کردها، عرب ها و بلوچ ها در پیش گرفته است.‏
در پیام تلویزیوني رئیس جمهور به هیچ وجه از این جنایات علیه بشریت، عذرخواهي نکرد. اگر قرار باشد کسي عذر ‏بخواهد این شبکه چهار است که باید به دلیل دادن تربون به احمدي نژاد عذر خواهي کند و من هم ار این اقدام حمایت ‏خواهم کرد. اما این اتفاق نیافتاد و هرگز هم نخواهد افتاد.‏این اقدام شبکه چهار از حماقت هم فراتر رفته است. این شبکه با ستمگران هم سو شده است؛ آنها به خود این اجازه را ‏داده اند که براي رهبر یک رژیم بي رحم و ددمنش تبلیغ کنند. از همه بدتر اینکه به نظر مي رسد همه این سناریو براي ‏ایجاد تضاد و جلب بیننده بیشتر بوده است.‏
دادن جایگاه ویژه به احمدي نژاد در برنامه روز کریسمس، توهین به صد هزار ایراني مخالف است که از سال 1979 ‏که تندروها در ایران به حکومت رسیده اند، کشته شده اند.‏
اگر فرزندان و والدین مسئولان شبکه چهار در زندان اوین در تهران شکنجه شده بودند، هرگز این تریبون به احمدي ‏نژاد داده نمي شد.‏
کریسمس امسال، هزاران خانواده ایراني عزادار و سوگوارند. عزیزانشان یا زنداني اند یا شکنجه شده اند و یا به دار ‏آویخته شده اند. شبکه چهار بجاي اینکه از آنها دعوت کند تا پیام متفاوت کریسمس امسال را بدهند، زمان را به مردي ‏داده است که مسبب رنج و آزار و مرگ عزیزانشان است.‏
به گفته دیده بان حقوق بشر، در ماه مارس امسال، یکي از نمایندگان مجلس ایران، حسینعلي شریعتي، تایید کرده است که ‏‏700 نفر در استان سیستان و بلوچستان که یکي از 30 استان ایران است، در انتظار اعدام هستند. بسیاري از این افراد ‏زندانیان سیاسي بلوچ هستند. این تعداد زیاد حکم اعدام، شاهدي است بر فشار شدیدي که از زماني که احمدي نژاد قدرت ‏را در دست گرفته است، به مردم وارد مي شود.‏
وحشت از رژیم دامنه گسترده اي دارد. میثم اطفي، یکي از رهبران دانشجویي، بعنوان یکي از اراذل و اوباش، سال ‏گذشته اعدام شد. اقلیت هاي دیني چون بهائیان و گاها سني ها هم شدیدا مورد آزار قرار مي گیرند.‏
سرکوب رژیم با قوانین اخلاقي سختگیرانه، قوي تر شده است. در سال 2004، عاطفه رجبي سهاله، که سال ها مورد ‏تجاوز مردان قرار گرفته بود، متهم به جریحه دار کردن عفت عمومي شد. او با روش مرگ آرام و دردناک در ملا عام ‏حلق آویز شد. در این روش، فرد اعدامي براي چند دقیقه در میان زمین و آسمان دست و پا مي زند و جان مي کند. ‏روشي که حقیقتا وحشیانه است.‏
فعالان کارگري هم جزو قربانیان هستند. منصور اسانلو، رهبر اتحادیه کارکنان شرکت واحد، در کنار بقیه فعالان ‏اتحادیه هاي کارگري در زندان است. او در سال 2007 به دلیل دفاع از حقوق کارگران به پنج سال حبس محکوم شد.‏
‏ تحت فشار قرار دادن ملت ایران براي احمدي نژاد کافي نیست. رژیم او رنج و آزارش را به خارج از مرز هاي ایران ‏برده است. او از بنیادگراهاي اسلامي لبنان، حزب الله، حمایت مي کند که مانند اسرائیل به مناطق مسکوني حمله مي ‏کنند. بعلاوه، بسیاري از افرادي که در عراق دست به عملیات انتحاري مي زنند، در ایران تعلیم دیده اند و این کشور ‏پول و اسلحه در اختیارشان مي گذارد. این شامل اعضاي سپاه سابق بدر هم که بعد از سقوط صدام در مرز هاي جنوب ‏شرقي عراق فعال بودند، مي شود. ‏
امروز آنها سیاستمداران، مخالفان مذهبي و همجنسگرایان را در محل کار یا در خانه هایشان یا در خیابان دستگیر مي ‏کنند و به قتل مي رسانند. هیچ دادگاهي تشکیل نمي شود. هیچ شاهدي وجود ندارد. آنها با حمایت دولت احمدي نژاد، ‏اعدام مي شوند.‏
منبع: گاردین 27 دسامبر‏

هیچ نظری موجود نیست: