سنی نیوز: سنی نیوز: غزه در آزمون صبر و استقامت.. لاشه های در خون غلطیده با زبان بی زبانی ایران را متهم به خیانت می کنند. مسلمانان جهان وجود ایران در جهان را به نادیدگی می گیرند! ۳۰ سال شعار تو خالی رهبریت جهان اسلام در یک لحظه به زباله دان تاریخ می رود. ایران دوست است یا دشمن؟ پرسشی که جواب آن بر لاشه های پرپر شده کوکان معصوم غزه نگاشته شده اشت!!
ایران در آزمون غزه رفوزه شد!!..
صدا صدای ناله است و شیون.. صدا صدای توپ است و خمپاره.. صدا صدای غرش گلوله..صدا صدای مرگ .. و از لابلای این صدای هولناک آوای “الله اکبر” دلیر مردان غزه امید را در کرانه آسمان نقش می زند. حقا که صدای “الله اکبر” این مردان پابرهنه و گرسنه، و این زنان داغدیده و این کودکان معصوم بخون غلطیده را طعم و مزه ای دیگر است..
در پشت پرده غزه مسلمانان داغدار و به ماتم نشسته اشک ناتوانی می ریزند و با قلبهایی خونین و با چشمانی اشکبار بسوی امید که در زیر بار ناامیدیها دارد جان می دهد می نگرند، و در زیر لبهایشان “ای کاشها” زمزمه می کنند و لعن و نفرین بر حکومتهای خود فروخته…
چیزی که جای بسی تعجب دارد اینست که همه مسلمانان جهان در کنار صداهای مقاومت و پایداری حکومتهای منطقه را زیر سؤال می برند، بجر حکومت جمهوری اسلامی (!)
با خود می اندیشم که خدایا آیا حکومت جمهوری اسلامی (!) از اینکه مورد خطاب هم قرار گیرد کمتر است! در چشمان عوام مردم جهان همه حکومتهای دست نشانده در یک زنبیل، و حکومت ایران در زنبیل اسرائیل و آمریکا و استعمارگران….
خدایا! چه عجیب عدالتی است خاموش! که با صدای فطرت هماهنگ گشته.. حکومت ایران پس از ۳۰ سال دم از قیادت و رهبری جهان اسلام زدن، و پس از بیش از ربع قرن شعارهای تو خالی هنوز هم در چشم عموم مردم جهان گرگی است در پوستین میش…
آخر چرا؟!..
مگر جمهوری اسلامی هر ساله ماکت قدس را بر شانه های مردم نمی گذارد و در خیابانها با شعار “راه قدس از کربلا می گذرد”
مردم ایران را تسکین نمی دهد؟!..
مگر نه اینست که جمهوری اسلامی حزب الله را بعنوان جناح نظامی خود بر مرزهای اسرائیل موی دماغ صهیونیستها کرده است؟!..
این آن روی سکه ای است که ایران برایش تبلیغات می کند و روزانه تجدید چاپش می کند. روی دیگر سکه که مسلمانان جهان هر روز شاهد آنند چهره واقعی جمهوری اسلامی است:
ـ جهان هر روزه شاهد ظلم و ستم و نسل کشی جمهوری اسلامی به اهل سنت این کشور است!..
ـ جهان همه روزه شاهد خونهای زنان مظلوم و مردان ستمدیده و کودکان معصوم عراق است که زیر چکمه های خون آشام سربازان جمهوری اسلامی تکه پاره می شوند!…
ـ جهان صبح و شام شاهد ویرانی افغانستان مجاهد است به میمنت جمهوری اسلامی!
ـ جهان با چشمان باز می بیند که جمهوری اسلامی با نظام کمونیستی شوروی غزلسرایی می کند در حالیکه خرس سیبری در خون مسلمانان چچن غوطه ور است!.
ـ جهان با دلهای داغدار شاهد جهنمی سوزان در کشمیر است که هندوهای گاوپرست آنرا بپا کرده بودند، و جمهوری اسلامی دست در دست گاوپرستان بر لاشه های مسلمانان کشمیری می رقصد!
ـ جهان سکوت مرگبار جمهوری اسلامی را بر قتل عام مسلمانان فلیپین از سوی حکومت مسیحی آن کشور شاهد است.
ـ جهان سکوت شرم آور جمهوری اسلامی را بر قتل عام مسلمانان صومال توسط نیروهای ددمنش آمریکایی و اتیوپی نظاره گر است.
ـ جهان شاهد بود که چگونه جمهوری اسلامی، سودان را در سالهای محاصره اقتصادی آمریکایی تنها رها کرد.و هزار و یک آهنگ نفاق دیگر………
آیا شایان یک کشور اسلامی است که در چشم همه مسلمانان جهان بدین صورت زشت در صحنه ظاهر گردد؟!مشکل کجاست:
سران جمهوری اسلامی در یک سیاست حیران و بی برنامه بسر می برند. نه روح ملی دارند و نه دیدگاه ایدئولوژی درستی!
اگر با روحیه ملی مهار کشور را بدست می گرفتند، و از چپاولها و دزدیهایشان کمی کم می کردند، امروز ایران با ثروت هنگفت نفت و معادن طبیعی سر آمد کشورهای جهان می شد. حکومت ترکیه که همسایه ایران است چون با روحیه ملی سیاستگذاری می
کند و یک صدم ثروت ایران را نیز ندارد توانسته کشور را از نظر اقتصادی و سیاسی و نظامی همپایه کشورهای سطح اول اروپایی قرار دهد! و مالزی و هند نمونه های دیگری از کشورهای ملی فقیر هستند که پرده از سذاجت رهبران ایران بر می کشند!
اما اگر ایران خود را ـ آنچنان که ادعا می کند ـ یک کشور ایدئولوژیکی می داند، و اقتصاد کشور، و زندگی ملت خود را فدای آرمانهای عقیده ای خود کرده است باز هم ره به ترکستان برده!
چرا که در سطح داخلی گواهی ملت غیر از این است: گرانی .. فساد اخلاقی.. بی کاری.. فقر .. رشوه خواری… حکومت آقا زاده های چپاولگر بی وجدان.. ظلم و ستم… و….
و همچنین شهادت و گواهی مسلمانان جهان غیر از اینست! …
باز اگر بگوییم که اسلامی که سران ایران در پی آن هستند همان تشیع است، باز هم واقعیت با آن در تضاد است.
آنروز که شیعیان آذربایجان در زیر تیغ ارمنیها جان می دادند ایران سکوت را اختیار کرده بود که مبادا قدرت آذربایجان دو استان شمالی کشور را به تشنج وا دارد!..
انقلاب ایران برای ثبات خود بیش از ۸ ملیون شیعه ایرانی و عراقی را سر مرز دو کشور سر برید که جز جنگ راه حلی نیست، و پس از هشت سال همه آبها از آسیاب خوابید و شیعه ایران و عراق جز خرابی و ویرانی هیچ نصیبشان نگشت!..
سپس اکنون شیعه عراق را در امتحانی بسیار سخت قرار داده و می خواهد برای ابد تاریخ آنها را لکه دار کند…
قصه ایران با شیعه افغانستان و پاکستان حکایتی است تکرار از صحنه عراق خونین!..
پس در حقیقت ایران دچار یک بحران عقلی است! افرادی که روح ملی و دید کشور داری دارند از صحنه سیاست بدور و در سیاهچالهای تاریک زندانها و یا در تبعید بدور از کشور بسر می برند. و افراد مصلحت جو و خودخواه و بی سواد بر مسند حکومت نشسته اند که اقتصاد کشور را به ویرانی کشیده اند، از الفبای سیاست هیچ سر در نمی آورند. و مذهب را نیز بعنوان تبری در دست گرفته اند تا گردن هر کس که نفس می کشد را بزنند! وهمه این بدنامیها و ننگ و حماقت خود را در پشت شعارهای براق برای فلسطین که قلب خونین جهان اسلام است پنهان می کنند. فلسطین در حقیقت داروی مسکنی است که حکومتداران چپاولگر ملت را با آن تسکین می دهند…
و امروز حوادث دردناک غزه چهره زشت و منافقانه ی این سیاستمداران بی سیاست را بر ملا کرد…
و عموم مسلمانان جهان با نادیده گرفتن وجود ایران در صحنه جغرافیایی جهان به ایران فهماندند که با مکر و حیله و نفاق هرگز نمی تواند جهان را گول زند!
همه می دانند که ایران در تلاش است با ساختن عداوت و دشمنی وهمی با اسرائیل خود را از حمله احتمالی آن کشور و یا آمریکا محفوظ دارد. ولی این سناریو تا کی جریان خواهد یافت، و بازی مصالح تا کی بدینصورت باقی خواهد ماند حکایتی است که پایانی
بس دردناک و ویران کننده در بر خواهد داشت.
راه حل:
شاید تنها راه حلی که می تواند ایران را از این دره های خطرناک بدر آورد اینست که در ایران انقلابی نو به پا شود. چپاولگران و خودخواهان و تنگ نظران از صحنه سیاست بدور رانده شوند و مهار کشور بدست افرادی داده شود که روح ملی و دیدگاه کشور داری دارند. آزادی بیان برای همه اقشار ملت ضمانت شود. ثروتهای مملکت در شفافیت کامل وقف مصالح کشوری شود. عدالت اجتماعی محور چرخش جامعه گردد. هیچ کس بر شانه قانوان سوار نگردد. ملت حق بازخواست و استیضاح همه مسئولین را داشته باشد.
اگر چنین خوابی تحقق پیدا کند ملت و دولت ارگانی موحد خواهند شد و در نتیجه همه جهان اگر به جنگ با ایران در آید نخواهد توانست تار مویی از ایران را بکند…
ولی متأسفانه با وضع کنونی که دولت روح دیکتاتور منشی و فرعونیت اختیار کرده و ملت را به بردگی گرفته مال و جان و ناموس مردم را به تاراج داده با وزیدن هر بادی ایران طعمه پلنگان و شیران خواهد شد!…
ایران در آزمون غزه رفوزه شد!!..
صدا صدای ناله است و شیون.. صدا صدای توپ است و خمپاره.. صدا صدای غرش گلوله..صدا صدای مرگ .. و از لابلای این صدای هولناک آوای “الله اکبر” دلیر مردان غزه امید را در کرانه آسمان نقش می زند. حقا که صدای “الله اکبر” این مردان پابرهنه و گرسنه، و این زنان داغدیده و این کودکان معصوم بخون غلطیده را طعم و مزه ای دیگر است..
در پشت پرده غزه مسلمانان داغدار و به ماتم نشسته اشک ناتوانی می ریزند و با قلبهایی خونین و با چشمانی اشکبار بسوی امید که در زیر بار ناامیدیها دارد جان می دهد می نگرند، و در زیر لبهایشان “ای کاشها” زمزمه می کنند و لعن و نفرین بر حکومتهای خود فروخته…
چیزی که جای بسی تعجب دارد اینست که همه مسلمانان جهان در کنار صداهای مقاومت و پایداری حکومتهای منطقه را زیر سؤال می برند، بجر حکومت جمهوری اسلامی (!)
با خود می اندیشم که خدایا آیا حکومت جمهوری اسلامی (!) از اینکه مورد خطاب هم قرار گیرد کمتر است! در چشمان عوام مردم جهان همه حکومتهای دست نشانده در یک زنبیل، و حکومت ایران در زنبیل اسرائیل و آمریکا و استعمارگران….
خدایا! چه عجیب عدالتی است خاموش! که با صدای فطرت هماهنگ گشته.. حکومت ایران پس از ۳۰ سال دم از قیادت و رهبری جهان اسلام زدن، و پس از بیش از ربع قرن شعارهای تو خالی هنوز هم در چشم عموم مردم جهان گرگی است در پوستین میش…
آخر چرا؟!..
مگر جمهوری اسلامی هر ساله ماکت قدس را بر شانه های مردم نمی گذارد و در خیابانها با شعار “راه قدس از کربلا می گذرد”
مردم ایران را تسکین نمی دهد؟!..
مگر نه اینست که جمهوری اسلامی حزب الله را بعنوان جناح نظامی خود بر مرزهای اسرائیل موی دماغ صهیونیستها کرده است؟!..
این آن روی سکه ای است که ایران برایش تبلیغات می کند و روزانه تجدید چاپش می کند. روی دیگر سکه که مسلمانان جهان هر روز شاهد آنند چهره واقعی جمهوری اسلامی است:
ـ جهان هر روزه شاهد ظلم و ستم و نسل کشی جمهوری اسلامی به اهل سنت این کشور است!..
ـ جهان همه روزه شاهد خونهای زنان مظلوم و مردان ستمدیده و کودکان معصوم عراق است که زیر چکمه های خون آشام سربازان جمهوری اسلامی تکه پاره می شوند!…
ـ جهان صبح و شام شاهد ویرانی افغانستان مجاهد است به میمنت جمهوری اسلامی!
ـ جهان با چشمان باز می بیند که جمهوری اسلامی با نظام کمونیستی شوروی غزلسرایی می کند در حالیکه خرس سیبری در خون مسلمانان چچن غوطه ور است!.
ـ جهان با دلهای داغدار شاهد جهنمی سوزان در کشمیر است که هندوهای گاوپرست آنرا بپا کرده بودند، و جمهوری اسلامی دست در دست گاوپرستان بر لاشه های مسلمانان کشمیری می رقصد!
ـ جهان سکوت مرگبار جمهوری اسلامی را بر قتل عام مسلمانان فلیپین از سوی حکومت مسیحی آن کشور شاهد است.
ـ جهان سکوت شرم آور جمهوری اسلامی را بر قتل عام مسلمانان صومال توسط نیروهای ددمنش آمریکایی و اتیوپی نظاره گر است.
ـ جهان شاهد بود که چگونه جمهوری اسلامی، سودان را در سالهای محاصره اقتصادی آمریکایی تنها رها کرد.و هزار و یک آهنگ نفاق دیگر………
آیا شایان یک کشور اسلامی است که در چشم همه مسلمانان جهان بدین صورت زشت در صحنه ظاهر گردد؟!مشکل کجاست:
سران جمهوری اسلامی در یک سیاست حیران و بی برنامه بسر می برند. نه روح ملی دارند و نه دیدگاه ایدئولوژی درستی!
اگر با روحیه ملی مهار کشور را بدست می گرفتند، و از چپاولها و دزدیهایشان کمی کم می کردند، امروز ایران با ثروت هنگفت نفت و معادن طبیعی سر آمد کشورهای جهان می شد. حکومت ترکیه که همسایه ایران است چون با روحیه ملی سیاستگذاری می
کند و یک صدم ثروت ایران را نیز ندارد توانسته کشور را از نظر اقتصادی و سیاسی و نظامی همپایه کشورهای سطح اول اروپایی قرار دهد! و مالزی و هند نمونه های دیگری از کشورهای ملی فقیر هستند که پرده از سذاجت رهبران ایران بر می کشند!
اما اگر ایران خود را ـ آنچنان که ادعا می کند ـ یک کشور ایدئولوژیکی می داند، و اقتصاد کشور، و زندگی ملت خود را فدای آرمانهای عقیده ای خود کرده است باز هم ره به ترکستان برده!
چرا که در سطح داخلی گواهی ملت غیر از این است: گرانی .. فساد اخلاقی.. بی کاری.. فقر .. رشوه خواری… حکومت آقا زاده های چپاولگر بی وجدان.. ظلم و ستم… و….
و همچنین شهادت و گواهی مسلمانان جهان غیر از اینست! …
باز اگر بگوییم که اسلامی که سران ایران در پی آن هستند همان تشیع است، باز هم واقعیت با آن در تضاد است.
آنروز که شیعیان آذربایجان در زیر تیغ ارمنیها جان می دادند ایران سکوت را اختیار کرده بود که مبادا قدرت آذربایجان دو استان شمالی کشور را به تشنج وا دارد!..
انقلاب ایران برای ثبات خود بیش از ۸ ملیون شیعه ایرانی و عراقی را سر مرز دو کشور سر برید که جز جنگ راه حلی نیست، و پس از هشت سال همه آبها از آسیاب خوابید و شیعه ایران و عراق جز خرابی و ویرانی هیچ نصیبشان نگشت!..
سپس اکنون شیعه عراق را در امتحانی بسیار سخت قرار داده و می خواهد برای ابد تاریخ آنها را لکه دار کند…
قصه ایران با شیعه افغانستان و پاکستان حکایتی است تکرار از صحنه عراق خونین!..
پس در حقیقت ایران دچار یک بحران عقلی است! افرادی که روح ملی و دید کشور داری دارند از صحنه سیاست بدور و در سیاهچالهای تاریک زندانها و یا در تبعید بدور از کشور بسر می برند. و افراد مصلحت جو و خودخواه و بی سواد بر مسند حکومت نشسته اند که اقتصاد کشور را به ویرانی کشیده اند، از الفبای سیاست هیچ سر در نمی آورند. و مذهب را نیز بعنوان تبری در دست گرفته اند تا گردن هر کس که نفس می کشد را بزنند! وهمه این بدنامیها و ننگ و حماقت خود را در پشت شعارهای براق برای فلسطین که قلب خونین جهان اسلام است پنهان می کنند. فلسطین در حقیقت داروی مسکنی است که حکومتداران چپاولگر ملت را با آن تسکین می دهند…
و امروز حوادث دردناک غزه چهره زشت و منافقانه ی این سیاستمداران بی سیاست را بر ملا کرد…
و عموم مسلمانان جهان با نادیده گرفتن وجود ایران در صحنه جغرافیایی جهان به ایران فهماندند که با مکر و حیله و نفاق هرگز نمی تواند جهان را گول زند!
همه می دانند که ایران در تلاش است با ساختن عداوت و دشمنی وهمی با اسرائیل خود را از حمله احتمالی آن کشور و یا آمریکا محفوظ دارد. ولی این سناریو تا کی جریان خواهد یافت، و بازی مصالح تا کی بدینصورت باقی خواهد ماند حکایتی است که پایانی
بس دردناک و ویران کننده در بر خواهد داشت.
راه حل:
شاید تنها راه حلی که می تواند ایران را از این دره های خطرناک بدر آورد اینست که در ایران انقلابی نو به پا شود. چپاولگران و خودخواهان و تنگ نظران از صحنه سیاست بدور رانده شوند و مهار کشور بدست افرادی داده شود که روح ملی و دیدگاه کشور داری دارند. آزادی بیان برای همه اقشار ملت ضمانت شود. ثروتهای مملکت در شفافیت کامل وقف مصالح کشوری شود. عدالت اجتماعی محور چرخش جامعه گردد. هیچ کس بر شانه قانوان سوار نگردد. ملت حق بازخواست و استیضاح همه مسئولین را داشته باشد.
اگر چنین خوابی تحقق پیدا کند ملت و دولت ارگانی موحد خواهند شد و در نتیجه همه جهان اگر به جنگ با ایران در آید نخواهد توانست تار مویی از ایران را بکند…
ولی متأسفانه با وضع کنونی که دولت روح دیکتاتور منشی و فرعونیت اختیار کرده و ملت را به بردگی گرفته مال و جان و ناموس مردم را به تاراج داده با وزیدن هر بادی ایران طعمه پلنگان و شیران خواهد شد!…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر