یکی از شاخصههای اصلی حکومت آخوندی از روز اول بوجود آمدن این بوده که نفاق بیندازد و حکومت کند. در این پروسه حکومت بسیار هم خوب عمل کرده. اگر به روزهای اول انقلاب برگردیم میبینیم که همین روند باعث شد تا گروهای مختلف را اول در مقابل هم قرار دهند و بعد یکی یکی حذفشان کنند. امروز رژیم آخوندی بیشتر از قبل نیاز به این شگرد دارد. یکی به این دلیل که تقریبا می توان گفت رژیم در بین تمام اقشار مردم بجز نیروهای سرکوبگرش، بین همه اقشار دیگر منفور شده و همین مساله ترسی در دل سردمداران انداخته و همین ترس باعث شده که روند نفاق بینداز و حکومت کن را تند تر کرده، این تند شدن گاهی اوقات ممکن است حتی نیروهای درون رژیم را هم در همان آتش بسوزاند.نکتهای که باعث شد این مطلب را بنویسم مساله دفن تابوتهای خالی در دانشگاهها ست. در این درگیر اخیر اینجا و آنجا خواندهام که بعضی از دانشجوها این استدلال را مطرح میکنند که رژیم با دفن این تابوتها در دانشگاهها میخواهد بوسیله آن پای نیروهای سرکوبگرش را به داخل دانشگاه باز کند. این استدلال و تئوری به نظر من غلط است. اول از همه رژیم هیچگاه برای ورود به جایی نیاز به دعوتنامه یا دلیل نداشته، هر جا که خواسته، مغول وار وارد شده. پس چرا این درگیری بوجود آمده!؟ به نظر من همانگونه که نوشتم این دفن کردنها پس از بیش از 20 سال بعد از جنگ چه معنی دارد!؟ و چرا رژیم روی این مساله پافشاری میکند و حتی حاضر است این همه هزینه برای آن بپردازد، و حتی کار را به جایی میکشاند که خود سید علی چلاق هم وارد معرکه میشود!؟ این پروژه به نظر من برای این طراحی شده که بین دانشجوها که طبقه رهبری کننده جامعه هستند را با آن طبقهای که عزیزانشان را در جنگ از دست دادهاند رو در رو قرار دهند، توجه داشته باشید که این تابوتها با اینکه همگی میدانیم تابوتهای خالی بیش نیستند، ولی برای عامه مردم اینها سمبل مقاومت جنگ با عراق است. همه میدانیم که حتی آنهایی که در جنگ خون دادهاند و مملکت را حفظ کردند و از طرفی هم باعث دوام رژیم شدند هم با این رژیم مخالفاند. مگر نمیبینید که هر از چندی معلولین جنگ بخاطر فقر و دیگر مشکلات زندگی دست به اعتراض میزنند؟ حتی یکی از آنها خود را همین ماه در مقابل مجلس به آتش کشید(حجت الله فرزاد جانباز شیمیایی). حکومت میداند که ماههای آینده، ماههای بسیار حساسی است و به خوبی میداند که جو جامعه شدیدا متشنج است، تشنجی که از یاس سرچشمه میگیرد، تشنجی که از وضع بد اقتصادی سرچشمه میگیرد، تشنجی که از رویاروییهای سیاسی ریشه میگیرد و یک جرقه کافی است تا کل خرمن آخوندی را به آتش بکشد. به همین دلیل گمان میکنم که ملاها دست به این مانورها میزنند تا در بین اقشار مختلف اختلاف بیندازند و به خیال خودشان بتوانند به عمر رژیم بیفزایند.برعکس تحلیل بعضی دانشجویان فعال گمان من بر این است که مخالفت با این شعبده تابوت بازیهای رژیم و مخالفت آنها باعث خواهد شد که ملاها به وجحهای حق به جانب دست به سرکوب بیشتر دانشجوها بزنند و همزمان موفق شوند در بین اقشار مختلف جامعه شکاف و نفاق ایجاد کنند. همین پروژه را هم به طریق دیگر رژیم در برابر نیروهای بیرون از ایران و درون ایران دامن میزند. نمیبیند هر جا خارج نشینها بحثی راه میاندازیم، یک عده مجهول الهویه یک مرتبه سبز میشوند و دعوای حیدری نعمتی راه میاندازند که چرا شما که از ایران "فرار" کردهاید در کار ملت ایران دخالت میکنید و الخ.خلاصه مطلب اینکه باید هشیار بود و اجازه نداد که رژیم طبقات مختلف ملت را در مقابل هم قرار بدهد.در عوض اگر ملت هشیار باشد میتواند بین نیروهای آخوندی نفاق بیندازد و با مانور دادن روی این تئوری رژیم را از درون تضعیف کند.
منبع خبر: وبلاگ حسن آقا در غربت با تشکر از سایت ایران ب ب ب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر