ایران ب ب ب
مجید محمدی
نامگذاری، دستکاری و تغییر مفاهیم و آمار، و از آنِ خود سازی: الگوهای رایج فریبکاری در نظام جمهوری اسلامی حکومت مطلقهی روحانیت شیعه در ایران سه دهه با مجموعهای از تقدسنمایی، دشمنتراشی، مظلومنمایی، ننه من غریبم بازی، فرافکنی؛ فریب کاری، دروغ گویی، فساد، سرکوب و ترور دوام داشته است. این گونه فریبکاریها بخشی لاینفک از نظام حکومتی روحانیت است چون حکومتی که بر آرای مردم تکیه نزده و خود را نمایندهی خدا در زمین معرفی میکند چارهای بهجز فریبکاری جهت تداوم ندارد. در عین سرشار بودن ادبیات سیاسی مخالفان از اشاره به فریبکاریهای حکومت، روشها و تاکتیکهای فریب کاری هیئت حاکمه در ایران کمتر مورد بحث قرار گرفته است در حالی که رفتار فریبکارانهی حکومتهای استبدادی، تاریخی به قدمت حیات اجتماعی انسانها دارد. ماکیاولیسم ایدئولوژی ناگفتهی حکومت ولایت مظلقهی فقیه در حوزهی نسبت میان اخلاق و سیاست است. در این حکومت همهی اصول به یک اصل تقلیل یافته است: حفظ منافع و علائق روحانیت حاکم در چارچوب یک حکومت مطلقه. در این حال هیچ خط ابتذالی برای روحانیت وجود نخواهد داشت و هر اصل و قاعدهای قابل نقض خواهد بود. قانون، اخلاق و حتی شریعت مانعی برای بازداشتن روحانیت از اعمال فریبکارانهی خود نبوده است. روحانیون حاکم با تمسک به غریزهی بقا و تهدیدات بیرونی به هر عملی برای تداوم حکومت خویش دست زدهاند. فریبکاری در ایران تنها به قشر روحانی اختصاص ندارد بلکه بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی ایرانیان است و در این میان آنها که سهم بیشتری را از قدرت و ثروت و منزلت میخواهند یا در اختیار دارند طبعا بیشتر فریبکاری می کنند، بالاخص اگر دستگاههای فریبسنج مثل رسانههای مستقل و نهادهای نظارتی و نهادهای مدنی را تعطیل یا فشل کنند. تحمل فریبکاری هر روزهی روحانیون حاکم در ایران ناشی از این خودآگاهی در میان مردم است که خود آنها نیز در زندگی روزمره چنین میکنند. اما روحانیت حاکم فریبکاری را به سطحی غیر قابل انتظار، پیچیده و باورناکردنی ارتقا داده است و از همین جهت بررسی این پدیده ضرورت پیدا میکند.
مجید محمدی
نامگذاری، دستکاری و تغییر مفاهیم و آمار، و از آنِ خود سازی: الگوهای رایج فریبکاری در نظام جمهوری اسلامی حکومت مطلقهی روحانیت شیعه در ایران سه دهه با مجموعهای از تقدسنمایی، دشمنتراشی، مظلومنمایی، ننه من غریبم بازی، فرافکنی؛ فریب کاری، دروغ گویی، فساد، سرکوب و ترور دوام داشته است. این گونه فریبکاریها بخشی لاینفک از نظام حکومتی روحانیت است چون حکومتی که بر آرای مردم تکیه نزده و خود را نمایندهی خدا در زمین معرفی میکند چارهای بهجز فریبکاری جهت تداوم ندارد. در عین سرشار بودن ادبیات سیاسی مخالفان از اشاره به فریبکاریهای حکومت، روشها و تاکتیکهای فریب کاری هیئت حاکمه در ایران کمتر مورد بحث قرار گرفته است در حالی که رفتار فریبکارانهی حکومتهای استبدادی، تاریخی به قدمت حیات اجتماعی انسانها دارد. ماکیاولیسم ایدئولوژی ناگفتهی حکومت ولایت مظلقهی فقیه در حوزهی نسبت میان اخلاق و سیاست است. در این حکومت همهی اصول به یک اصل تقلیل یافته است: حفظ منافع و علائق روحانیت حاکم در چارچوب یک حکومت مطلقه. در این حال هیچ خط ابتذالی برای روحانیت وجود نخواهد داشت و هر اصل و قاعدهای قابل نقض خواهد بود. قانون، اخلاق و حتی شریعت مانعی برای بازداشتن روحانیت از اعمال فریبکارانهی خود نبوده است. روحانیون حاکم با تمسک به غریزهی بقا و تهدیدات بیرونی به هر عملی برای تداوم حکومت خویش دست زدهاند. فریبکاری در ایران تنها به قشر روحانی اختصاص ندارد بلکه بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی ایرانیان است و در این میان آنها که سهم بیشتری را از قدرت و ثروت و منزلت میخواهند یا در اختیار دارند طبعا بیشتر فریبکاری می کنند، بالاخص اگر دستگاههای فریبسنج مثل رسانههای مستقل و نهادهای نظارتی و نهادهای مدنی را تعطیل یا فشل کنند. تحمل فریبکاری هر روزهی روحانیون حاکم در ایران ناشی از این خودآگاهی در میان مردم است که خود آنها نیز در زندگی روزمره چنین میکنند. اما روحانیت حاکم فریبکاری را به سطحی غیر قابل انتظار، پیچیده و باورناکردنی ارتقا داده است و از همین جهت بررسی این پدیده ضرورت پیدا میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر