۱۳۸۷ بهمن ۲۰, یکشنبه

داستان ولايت فقيه در ايران


سنی نیوز:يکي از پايه گذاران جمهوري اسلامي و روحاني عاليرتبه شيعه اخيراً گفت: “ولايت ‏مطلقه فقيه مصداق شرک است.” آيت الله حسينعلي منتظري تا زمان کنار گذاشته ‏شدن از سوي آيت الله خميني و مدت کوتاهي پيش از مرگ وي، جانشين رهبر ايران ‏محسوب مي شد. وي به دليل مخالفت با انتصاب علي خامنه اي به مقام رهبري ‏انقلاب تحت حبس خانگي قرار گرفت. ‏
————————————————
داستان ولايت فقيه در ايراننگاه الاهرام به گذشته و حال نظريه رهبري در جمهوري اسلامي ‏ جلال ناصر
يکي از پايه گذاران جمهوري اسلامي و روحاني عاليرتبه شيعه اخيراً گفت: “ولايت ‏مطلقه فقيه مصداق شرک است.” آيت الله حسينعلي منتظري تا زمان کنار گذاشته ‏شدن از سوي آيت الله خميني و مدت کوتاهي پيش از مرگ وي، جانشين رهبر ايران ‏محسوب مي شد. وي به دليل مخالفت با انتصاب علي خامنه اي به مقام رهبري ‏انقلاب تحت حبس خانگي قرار گرفت. ‏
منتظري روز دوشنبه ۳ بهمن ميزبان ابراهيم يزدي رهبر گروه مخالف از نهضت ‏آزادي و اولين وزيرخارجه ايران پس از انقلاب بود. آقاي منتظري در خلال اين ‏ديدار گفت وي مخالف ولايت مطلقه فقيه بوده است. او گفت: «نظر فقيه تنها بر ‏تفسير شريعت اسلامي شيعه جاري است. مسائل سياسي و امور مربوط به برقراري ‏رابطه با ساير کشورها در قلمروي اختيار ولي فقيه نيست و بايد به اهل آن ‏‏(متخصصان) سپرده شود.» ‏
منتظري ادامه داد: «وقتي قانون اساسي ايران در اواسط دهۀ ۶۰ مورد بازنگري ‏قرار گرفت، من با گسترش اختيارات ولي فقيه و جمع کردن اين اختيارات در يک ‏قدرت مطلقه مخالفت کردم، زيرا عقيده دارم شخص پيامبر اسلام هم پشتيبان ولايت ‏مطلقه نبود. قرآن به پيغمبر گفت بر اساس قوانين اسلامي حکومت کند، نه بر اساس ‏ديدگاه هاي خودش. بنابراين اعتقاد به ولايت مطلقه فقيه مصداق شرک است.»‏
اين پاسخ منتظري به کساني است که طرفدار قدرت مطلقه رهبر عالي ايران آيت الله ‏خامنه اي هستند. خامنه اي الهامات خود را از رهبر قبلي- آقاي خميني- به عاريه ‏گرفته است که قبلاً گفته بود «تشکيل دولت و اداره آن بخشي از ولايت مطلقۀ پيامبر ‏و از اصول مسلم و اوليه اي است که بر تمام اصول ديگر از جمله عبادت، روزه و ‏زيارت برتري دارد.» ‏
‎ ‎عبارت «ولايت مطلقۀ فقيه» اولين بار توسط خميني در سال ۱۳۶۰ يعني سه سال ‏پس از سقوط شاه و درست پس از تار و مار کردن تمام متحدان سياسي که در به ‏ثمر رسيدن انقلاب نقش داشتند، به کار برده شد. دو سال پس از حمايت خميني از ‏ولايت فقيه، اين نظريه با وجود اعتراض روحانيون شيعه و اهالي سياست که آنرا ‏تهديدي عليه حيات سياسي ايران مي ديدند، وارد قانون اساسي کشور شد. بزرگترين ‏ترس آنها اين بود که ولايت فقيه به منسوخ شدن قانون اساسي و استفاده از ‏معيارهاي اضطراري از سوي ولي فقيه منجر شود، اتفاقي که اکنون در حال رخ ‏دادن است. ‏
يک عالم شيعه به نام محمد بن الاميلي (متولد سال ۷۲۵ هجري قمري در جنوب لبنان ‏که در سال ۷۸۶ هجري در دمشق کشته شد و به شهيد اول شهرت دارد) مفهوم ‏ولايت فقيه را ايجاد کرد. او اين نام را به عنوان نايب امام غايب تفسير مي کرد. او ‏اولين کسي است که تعيين کرد خمس به فقيه تعلق مي گيرد و اعلام کرد نماز هاي ‏جمعه بايد تا زمان ظهور امام غايب تعطيل شوند. ‏الاميلي که که در عراق تحصيل کرده بود، پس از بازگشت به جزين در لبنان به نشر ‏ايده هاي خود پرداخت و پيروان زيادي را دست و پا کرد. وي خيلي زود يک گروه ‏مسلح را براي دستيابي به قدرت سازماندهي کرد. البته برخي از طرفدارانش بعداً به ‏مخالفت با او دست زدند و وي را متهم به افراط گرائي کردند. او هم با صدور ‏دستوراتي معروف به فتوا، حکم مرگ شان را صادر کرد. ‏
يکي از اين کشته شدگان مردي به نام محمد اليلوشي بود. طرفداران اليلوشي با ‏همکاري مملوک- حاکم دمشق- موجبات دستگيري الاميلي را فراهم کردند. افراد ‏مملوک از ۷۰ تن از پيروان الاميلي و نيز صدها عالم اسلامي امضأ جمع کردند که ‏وي مرتد است. وي را به جرم ارتداد و شورش محاکمه کردند. ‏
مطابق رسم آن دوره، مرتد و رافضي را قبل از اعدام به مدت يکسال در زندان نگاه ‏مي داشتند تا فرصت توبه و عفو را پيدا کند. در ابتدا به الاميلي نيز اين فرصت داده ‏شد، اما دادگاه در نهايت به اعدام وي حکم داد. به اين ترتيب، اولين روحاني شيعه که ‏نظريه ولايت فقيه را ترويج کرد در سال ۷۸۶ هجري قمري اعدام شد. ‏
بسياري از عالمان اصلي شيعه نظريه الاميلي را نديده مي گيرند، زيرا معتقدند اين ‏نظريه، احکام واقعي دين را زير پا گذاشته است. ‏
خميني کسي بود که چنين مفهومي را به شيوه مدرن مطرح کرد. در واقع او نظرات ‏خود را بر صدور انقلاب پايه گذاشت. رژيم ايران سعي کرد نهادها و احزابي را در ‏کشورهاي عرب و مسلمان بوجود آورد که ايده ولايت فقيه را پيش ببرند. ‏
حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان در جنگ ۲۰۰۶ در بيروت اين قضيه را پذيرفت. ‏وي گفت: «آنها فکر مي کنند با گفتن حزب ولايت فقيه، ما را تحقير مي کنند. من ‏افتخار دارم يک عضو حزب ولايت فقيه باشم.» اين نشان مي دهد ولايت فقيه يک ‏مسأله ديني نيست، بلکه يک حزب سياسي است که خود را آماده دستيابي به اهداف ‏با صرف هرگونه هزينه اي کرده است. با اينحال هنوز برخي افراد که ادعاي ‏مخالفت با فرقه گرائي و مذهب شيعه مي کنند، خود آشکارا از ولايت فقيه حمايت مي ‏کنند. ‏
مهدي آکف رهبر اخوان المسلمين در مصاحبه ۳ دي با روزنامه کويتي النهار با اين ‏پرسش روبرو شد که نظرش دربارۀ گسترش نفوذ شيعه در منطقه چيست. وي پاسخ ‏داده بود: «من مخالفتي با آن ندارم. ما ۵۶ کشور سني در سازمان کنفرانس اسلامي ‏داريم، پس چرا در حاليکه ايران تنها کشور شيعه در دنياست بايد از اين کشور ‏ترسيد؟»‏
چيزي که رهبر اخوان المسلمين فراموش کرده اين است که شيعه ايراني، جوهرۀ ‏شيعه نيست. ايران در حال انتشار حزب ولايت مطلقۀ فقيه است، ايده اي که يک مرد ‏به خاطر طرح آن و به اتهام ارتداد محکوم به اعدام شد. متأسفانه مهدي آکف تنها ‏نيست. فهرست بلندبالائي از طرفداران ايران وجود دارد که با نظرات اخوان ‏المسلمين موافق اند. ‏
منبع: الاهرام- مجله شماره ۲۹ ژانويه- ۴ فوريه ‏
http://www.roozonline.com/archives/۲۰۰۹/۰۲/post_۱۱۴۰۱.php

هیچ نظری موجود نیست: