سی سال از انقلاب ایران گذشت . باید اندیشه کرد چه دست آوردهایی داشت آیا توانست به اهداف خود برسد یا خیر؟ شعارهایی که ابتدای انقلاب سر داده میشد از همان ابتدا به صورت شعار بود تا به امروز رسیده وچیزی جز شعار نبود ودیگر درعمل ونگاهها نمی توانستی ببینی؟! ازهمان شعار هم درحال حاضر چیزی نمی بینی؟ پدران ما خوب فهمیده بودند که سلطنت ونظام دیکتاتور شاهنشاهی جوابگوی نیازهای آنان نبود وچیزی جز عقب ماندگی و زندگیی مرداب گونه دست آوردی نداشت اما چیزی که مهم بود نمی دانستند چه می خواهند! یعنی درک درستی نداشتند، یعنی وقتی می گفتند آزادی نمی دانستند آزادی یعنی چه؟ درنتیجه براحتی جهت انقلاب وحرکت آن به دست خائنینی افتاد که حرکت انقلاب را به همان اولش کشاند . یعنی دیکتاتوری وهمان زندگی مرداب گونه ماند؟ وقتی تو شعار بزرگی و دهن پر کنی بدهی وتعریف ونگاهی درست نسبت به آن نداشته باشی وسپس برای رسیدن بدان تعریفی درست نداشته و آن را خوب درک نکرده و با زندگی تو عجین نشده و در تو نهادینه نشده باشد، چیزی جزاینکه افرادی بیایند تفکر تو را بدست بگیرند وتو را متعصبانه به سمتی غیرواقعی بکشانند وتو در سرابی واهی آن را حقیقتی بپنداری به غیر این نخواهد شد، و به گونه ای می شود که نسل امروز فریاد بر نسل گذشته می آورد که ما را به سمت نابودی کشانده اید اما چون درک درستی باز خود اینان هم از این مقولات ندارند باز در نگاهها همان برگشت به عقب و خواستار نظامهای دیکتاتوری مثل سلطنتی می بینی؟! بعد همان فریبکاری وحیله گری نوگرانه ای دیگر بانام حقوق کورش و روحیه ملی گرایی تا تفکر ونگاه دیکتاتوری سلطنتی را به خوبی به خورد جوانانی پاک بدهند که تنها خواهان آزادی هستند.
۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر