با نزدیک شدن انتخابات سراسر نمایشی رژیم ولایت فقیه ب کاندیدهای اصلاح طلب که سابقه شان حلقه به گوشی ولایت فقیه بوده با صدور اطلاعیه به دفاع از اهلسنت و اقوام برخاسته اند و چنین وانمود کرده بودند که اصلاح طلبان خواهان رسیدن اهلسنت و همچنین اقوام ایرانی به حقوقشان هستند !
اما آنچه که مردم اهلسنت و دیگر اقوام ایرانی بعد از دوم خرداد و به قدرت رسیدن اصلاح طلبان مشاهده نمودند با آنچه آنها مطرح نمودند و الان هم مطرح می نمایند تفاوت دارد و همانطور که در دوره های قبل و بعد اهلسنت و اقوام ایرانی از بی عدالتی و تبعیض و عدم شرکت در ساختار نظام کشورشان و همچنین از ساختار قدرت در مناطق خودشان رنج می بردند بعینه در دوره اصلاحات هم رنج بردند و به خواسته هایشان هیچ توجهی نشد و مثل همیشه به حاشیه رانده شدند و حقوقشان در میان هیاهوها و سر و صداهای دو جناح گم شد و این فقط نظام بود که با شرکت وسیع و گسترده اهلسنت و اقوام ایرانی بهره برد و این شرکت گسترده هیچ نفعی برای اهلسنت در برنداشت.شاید از نظر فکری بین دو طیف اختلاف باشد اما پایه ایدیولوژیکی هر دو گروه یکی است و هیچ تفاوتی بین این دوجناح در اصول وجود ندارد و برایشان ولایت فقیه و حفظ نظام به مراتب بیشتر از اقوام و مذاهب ایرانی اهمیت دارد به همین خاطر هر دو با اقلیتها یک گونه برخورد نمودند و آقای موسوی نخست وزیر پیشین که هزاران ایرانی در دوران نخست وزیریش اعدام شدند و کربی در سخنرانیهای انتخاباتی به مقدم بودن ولایت فقیه بر همه چیز اشاره کردند.و تنها فرق اصلاح طلبان شعار های توخالی عدالت و برابری بوده که با این ترفند اهلسنت و اقوام ایرانی را به میدان انتخابات کشاندند تا پایه های نظام جهل و جور را تثبیت نمایند و بعد از شکستشان در دو دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری باری دیگر با همان شعارهای گذشته و پوسیده می خواهند اهلسنت را فریب داده و به عرصه رای دادن بکشند لذا اهلسنت باید بیدار باشند و امری را که یک بار تجربه کردند بار دیگر نیازی به تجربه اش نیست و رهبران اهلسنت بدانند که در صورت شرکت در مراسم نمایشی سیاستهای دو طیف هیچ سودی نخواهند برد بلکه با چنین اعمالی ضعف و ناتوانی خود را باری دیگر به نمایش خواهند گذاشت و در صورتی که آنها با مبارزات مسلحانه مخالفند لازمه مبارزات مدنی و دموکراتیک عدم شرکت در انتخاباتی است که هیچ سودی برای جامعه اهلسنت ندارد بدین صورت آنان با نافرمانی مدنی که حق مردم یک جامعه است می توانند سران نظام را به تفکر در برخورد با اهلسنت و اقوام ایرانی وادارند.شرکت در انتخابات هیچ نفعی برای جامعه اهلسنت در بر نداشته است جز اینکه پایه های نظام تثبیت شده است و شهرهای اهلسنت در حال تبدیل شدن به شهرهای شیعه نشین شده اند و مساجد و مدارس اهلسنت تخریب شده اند علماء و جوانان اهلسنت اعدام و ترور شده اند و مردم هم به این حقیقت پی برده اند که شرکت در انتخابات فقط و فقط به نفع متجاوزان و سرکوبگران است و افرادی همچون موسوی و کربی نه توان تغییر سیاستهای ولایت فقیه را دارند و نه چنین قصدی دارند و ادعاهایشان فقط بازیهای سیاسی است و برای آنان ارزشهای اخلاقی و صداقت و راستی هیچ ارزشی ندارد که به قول و وعده شان اعتماد کرد.سیاستی که آنان بدان معتقدند جز فریب و دروغ و مکر و رسیدن به قدرت چیزی دیگر نیست و در این بازی جائی برای علمای صادق و راستگوی اهلسنت نیست و تنها راه تحریم این نمایش است تا سران نظام متوجه قدرت اهلسنت شوند. لازم است به مبارزان علمای هند در برابر استعمار اشاره نمایم که با تحریم انگلیس و تحریم کار کردن برای انگلیس و فتوای حرمت استخدام در ادارات و ارتش انگلیس علمای اسلام زمینه انقلابی فراگیر را ایجاد کردند و این می تواند نمونه ای خوبی برای علمای اهلسنت ایران باشد که با الگوگیری از اساتذه خود راه مبارزه مدنی فراگیری را در ایران ایجاد نمایند.شرکت در انتخابات چیزی جز تثبیت آنچه که موجود است نمی باشد اما عدم شرکت موجب بیداری مردم و ایجاد تفکر در مردم برای اندیشیدن به آینده ای بهتر می باشد که باید علمای اهلسنت در این مورد فکر کنند و بعدا قضاوت نمایند.
دلاور بلوچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر