ای مردم مظلوم بلوچ ، ای عشیره زندانی ، دیگر زمان اندیشیدن به پایان رسیده و شعله فروزان مبارزات بلوچستان ، این دیار غیور مردان هرروز بیش از پیش فروزان می شود و دژخیمان هر روز زبونتر و ضعیفتر و بی بنیه تر از دیروزشان
جوانان سلحشور این خطه با عزمی راسخ و ایمان به خدای منان بپاخاسته اند و در گاه نبرد با این اهرمن خویان هر روز حماسه ای نو می آفرینند و همچون سیلی خروشان سدها را یکی پس از دیگری در هم می کوبند
این اشک خواهرانی است بی برادر، بپاخاسته همچون سیلی خروشان
این آه مظلومانیست بی یاور که ستونهای استبدادشان را می لرزاند
این نعره ایست ازعمق کویری در بند که بند بندگیمان را می گسلاند
این ضجه مادرانیست بی پسر که با گلوله مبارزان ، سینه دژخیمان را می دراند
ای مردم در بند من گاه ، گاه نبرد است
بند بندگی را بدرید و دلاورانه حماسه آفرین شوید
بی مهابا به صف ضحاکان زمان بتازید و شبانگاه بندگی و بردگی فرزندانتان را با خروش عاشقانه خویش به آتش کشید و در این نبرد سرنگون ساز به خدایتان اعتماد کنید و نصرت او را بطلبید و به ذات پاکش قسم که نصرت خواهد کرد دلباختگان راهش را
یارمحمدزهی - خاش
yarmohamadzehii@yahoo.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر